توحید در زبان تازی به معنای حکم به یکی بودن چیزی و در اصطلاح کلامی دانش و آگاهی به یکتایی و یگانگی خداست.( جرجانی ؛ کتاب التعریفات ؛ ص 96 ) از این رو متکلمان و فلاسفه مدافع توحید ، علم و اقرار به یکتایی خدای یگانه و بی مانندی در ویژگی و صفاتش را توحید دانسته اند.(قاضی عبدالجبار معتزلی؛ شرح الاصول الخمسه ص 80)
قرآن اصول آموزه های خویش را بر بنیاد توحید نهاد است و به عنوان محور همه اندیشه و آموزه در همه جا حضور جدی و پررنگی دارد به گونه ای که می توان مدعی شد که بدون توحید نمی توان باوری را اسلامی و قرآنی دانست. بی اندیشه توحید همه چیز معنای دیگری خواهد یافت و اسلام و آموزه های آن چیزی جز پوستین بی محتوا نمی ماند.
قرآن افزون بر کارکردهای فردی چون آرامش و اطمینان قلب ( کهف آیه 14) و ایمنی از عذاب و رهایی از آن (مائده آیه 72 و 73) و امنیت و در امان ماندن از خشم و غضبش (انعام آیه 81) و رفع اندوه و حزن و رهایی از گرفتارهایی افسردگی (انبیاء آیه 87 و 88) و مصونیت از شیطان و وسوسه های آن (نحل آیه 99 و 100) برای توحید کارکردهای اجتماعی چندی بیان می کند که در این نوشتار به آن ها پرداخته خواهد شد.
مهم ترین کارکرد اجتماعی که قرآن برای توحید بیان می کند، ایجاد جامعه سالم و عدالت پیشه است. جامعه که بر عنصر یگانگی خدا بنا نهاده شود، به این بینش و نگرش دست می یابد که تنها خداوند است که هستی را آفریده و انسان را پروانده و هدایت و مدیریت می کند. هر گونه تبعیض و جدایی میان افراد اجتماع و انسان امری نادرست و باطل است؛ زیرا خداوند همه را به یکسان و از خلقتی واحد آفریده و عناصر وحدت وجودی در آنان پدیدار است. بنابراین هر گونه اختلاف از نظر نژادی و یا برتری های دیگری از این دست در اندیشه و بینش توحیدی مردود شمرده می شود و نگرش افراد مومن و اهل توحید به جامعه و افراد انسانی، نگرشی مثبت و سازنده خواهد بود. این گونه است که اصل عدالت و دادگری در جوامع توحیدی ریشه می دواند و در همه حوزه ها خود را نشان می دهد.
رعایت عدالت درهمه حوزه ها به ویژه اقتصادی از آثار و کارکردهای اجتماعی توحید و بینش و نگرش توحیدی است که قرآن در آیه 85 سوره اعراف بدان اشاره می کند و از زبان حضرت شعیب (ع) تبیین می کند که چگونه توحید و عبادت خدای یگانه می تواند در امور اقتصادی و مدیریت آن عدالت را برپا داشته و تقویت نماید، به گونه که افراد و اشخاص جامعه توحیدی همواره روابط اقتصادی خویش را بر پایه معیارها و موازین پذیرفته شده عقلانی و عرفی و شرعی سامان می دهند و از تجاوز و تعدی به حقوق مالی پرهیز می کنند و راه قسط و عدالت را می پیمایند.
این اصل آن چنان در حوزه اقتصادی کارکرد عدالت گرایانه دارد که قرآن در موارد چندی به توحید برای تقویت و تحکیم روابط سالم اقتصادی و اجتماعی تاکید می ورزد و بر اصول توحیدی برای رسیدن به این هدف اجتماعی پا می فشارد. به این معنا که یکی از مهم ترین سازوکارهای قرآنی برای ایجاد و اجرای عدالت جمعی اجتماعی در همه حوزه ها به ویژه اقتصادی آن تقویت توحید و تاکید بر آن است.(هود آیه 84)
از دیگر کارکردهای اجتماعی توحید در آموزه های قرآنی می توان به حق گرایی در انسان ها و جوامع اشاره کرد. شاید همین عنصر است که موجب می شود که انسان به سوی عدالت گرایش یابد و در رفتار و کنش اجتماعی خویش اصل عدالت را رعایت نماید.
بینش و نگرش توحیدی موجب می شود که انسان به حق گرایش یابد و از گرایش به باطل دور شود. گرایش به حق و دوری از باطل به معنای امور بسیاری است که از آن میان می توان به عدالت خواهی و عدالت پیشگی انسان و جوامع اشاره کرد؛ زیرا افراد موحد و اهل توحید از آن جایی که به حق گرایش دارند ، از بی عدالتی و بیداد بیزار می شوند ؛ چه بی عدالتی را باطل و در حکم امر ناحق بر می شمارند و می کوشند خویش را از آن برهاند و حتی دامن خویش به اتهام آن نیالایند.
قرآن در آیه 14 سوره کهف به این مساله اشاره می کند که چگونه توحید موجب می شود تا راه های باطل و شطط را نپیماید. راه باطل و شطط ، راهی است که انسان را از انجام اعمال درست و حق باز می دارد. دور شدن از حق ( مفردات ص 453) به معنای قرار گرفتن در افکار و رفتاری است که آدمی را به ظلم و ستم وا می دارد و از رفتار عقل و عرف و شرع پسندانه دور می سازد. بی عدالتی نیز چیز جز رفتاری دور از این ها نیست. بنابراین بینش توحیدی است که آدمی را وادار به حق طلبی و عدالت خواهی می کند.
در نگرش قرآنی کسی که از حق و توحید دور می شود و راه شطط را در پیش می گیرد انسانی سفیه است. سفیه کسی است که به جای راه راست و یگانه که وی را به مقصد می رساند هر دم راهی را بر می گزیند و به شکلی دمدمی مزاج است.( جن آیه 2 تا 4) این پراکندگی در انتخاب را نه تنها فرد را دچار حیران و سرگردانی می کند بلکه جامعه را نیز دچار سرگردانی در برنامه ریزی و اجرای اعمال مفید و سازنده ای می کند که می توانست آن را به سعادت برساند. اشخاص و یا جامعه ای که دمدمی مزاج است و راه های پراکنده و دور از حقی را بر می گزیند همواره دچار اختلاف و تشتت در آراء و افکار و نیز عمل می شود و به جایی آن که اتحاد و توحید در جامعه تقویت گردد و همبستگی و انسجام را پدید آورد موجب می شود که جامعه دچار واگرایی و تشتت گردد.
از دیگر آثار و کارکردهای اجتماعی توحید می توان به ایجاد انگیزه جمعی در اعمال خیر و استباق و شتاب گیری در اعمال و کارهای خیر و نیکو اشاره کرد. قرآن بیان می دارد که انسان توحید محور و توحید گرا انسانی است که در کارهای خیر شتاب می گیرد و در خدمت جامعه و افراد آن تلاش می کند. کار خیری و سبقت به این معناست که جامعه به یک حالت روحی و روانی رسیده است که انجام کارهای خیر و عام المنفعه و شتاب در آن برای افراد آن یک هدف شمرده می شود. جامعه نه تنها به کار خیر و انجام آن عادت کرده است و کار نیک به عنوان یک عادت اجتماعی و هنجار اجتماعی در آمده است بلکه تلاش برای شتاب و سبقت گرفتن در میان آنان نیز به یک امر عادی و هنجاری تبدیل شده است.( مومنون آیه 59 تا 61)
حضرت یوسف (ع) در زندان به یاران در بندش با بیان داستانی می کوشد تا نقش و کارکرد توحید را در اعمال خیر و نیکو باز شناساند. وی با اشاره به مساله بردگی که در آن زمان گسترش داشته بیان می کند که اگر شخصی دارای چند صاحب و مالک باشد که هر کسی از آن چیزی بخواهد آیا می تواند به درستی به همه آن ها بپردازد و یا می تواند خود را از رنجی که به جهت اختلاف تقاضاها و درخواست ها پدید می آید برهاند؟ در زمان خودمان گاو و چارپایی را در نظر بگیرید که دارای چند مالک باشد . یکی می خواهد از آن سواری بگیرد و دیگری به کار شخم برد و یا سومی به آب کشی و یا حمل بار بگیرد. این چارپا افزون بر آن که رفتارهای مختلف و متفاوتی را پیشه کند می بایست خستگی متمدی را نیز به جان پذیرد. هنوز از کار یکی بر نیامده به کاری دیگری بپردازد و هنوز تن آرام نگرفته به شغلی دیگری در آید.
مالک های متعدد با جانور و انسان برده چنین رفتاری را در پیش می گیرند . اکنون اگر به جای همه این ها یک مالک داشت هم وضعیت خود را می دانست و هم کم تر به کار کشیده می شد و مالک می دانست تا چه زمانی از کار کشیده و یا می تواند کار بکشد. توحید مساله امروز جامعه ماست. وحدت موجب می شود تا جامعه به اتحاد در آید و هدف مشخصی را در پیش گیرد و برنامه و توان و ظرفیت خویش را برای به دست آوردن آن سامان دهد. این گونه است که به هدف خویش هم زودتر و هم راحت تر و آسان تر می رسد. اما تشتت در بینش و نگرش موجب می شود که تشتت در هدف و نیز در راه و کار و برنامه پدید آید و کار خیر به شر و شر به خیر تغییر ماهیت دهد. هر کس در پی امری می رود که به نظرش خیر است و در حالی که باطل و شر است. تشتت در افکار و آراء و منش و کنش جامعه نتیجه ای جز تشتت در بنیش و نگرش آنان نیست . از این رو برای بازسازی امر توحید و وحدت اجتماعی و برنامه ریزی و هدف ضروری است که نخست بینش تغییر یابد و به شکل توحید واقعی خود را نشان دهد.(یوسف آیه 37 تا 39)
از دیگر کارکردهای اجتماعی توحید می توان به اصلاح امور جوامع و مبارزه با فساد اشاره کرد. جوامع توحید مدار ، به جهت بینش و نگرش توحیدی در همه اعمال و حوزه ها می کوشند تا اصلاح امور را سرمشق خویش قرار دهند. قرآن در آیه 85 سوره اعراف به این مساله اشاره می کند و از زبان شعیب بیان می کند که چگونه تفکر شرک آلود جوامع را به بحران بی عدالتی سوق می دهد و فساد و تباهی در امور اجتماعی و اقتصادی را سبب می شود.
آن حضرت برای اصلاح رفتار و اعمال فاسد اجتماعی ایشان می کوشد تا نخست بینش و نگرش ایشان را اصلاح کند تا به دنبال آن به طور طبیعی اعمال و رفتار اجتماعی ایشان اصلاح گردد. در آیه 84 و 88 سوره هود این مساله به خوبی تبیین و تحلیل می شود و از زبان حضرت شعیب (ع) توضیح داده می شود که آن حضرت برای اصلاح مسایل اجتماعی و بی عدالتی فزاینده در میان اهل مدین و جامعه ایکه چگونه می کوشد تا حد توان خویش به اصلاح بینش و نگرش آنان بپردازد.
اگر جامعه بخواهد از بحران هایی که موجب نابودی و نیستی طبیعی و یا غیر طبیعی جوامع رهایی یابد می بایست به اصل توحید بازگردد؛ زیرا قرآن در آیه 72 و 73 سوره مائده بیان می دارد که ایمنی و نجات جوامع از سنت الهی عذاب الهی در گروه اعتقاد به توحید و پرهیز از شرک است.
جوامع توحید محور می تواند با اعمال و رفتار خیرخواهانه عناصر طبیعی را در اختیار گیرد و حتی آن ها را به سوی خیر جمعی هدایت کند. در این تاثیرگذاری بر طبیعت و عناصر آن تفاوتی میان عناصر به ظاهر شرورانه چون زمین لرزه و توفان و سیل و مانند آن نیست ؛ زیرا توحید محوری و اعمال خیرخواهانه موجب می شود تا آن ها در مهار انسان در آید و برکات آسمانی و زمینی بر آنان فرو فرستاده شود و بلایا از آنان دور گردد.( کهف آیه 38 و 40 و مر یم آیه 48 و 50 و انبیاء ایه 66 تا 72)
به هر حال قرآن افزون بر کارکردهای فردی و معنوی توحید در آیات چندی به تحلیل و تبیین کارکردهای اجتماعی توحید در دنیا پرداخته و نشان می دهد که توحید چگونه در همه امور و حوزه های انسانی تاثیر می گذارد.